Yadar

تهدید ورود رقبای جدید(تازه وارد ها)

۳/۷

اصولا هر صنعتی که ورود به آن برای تازه واردان، ساده و هموار باشد به تدریج با چالش کاهش حاشیه ی سود مواجه خواهد شد. چرا که با افزایش رقبا و جدی تر شدن رقابت میان فعالان،شرکت ها مجبورند از بخشی از حاشیه ی سود خود برای جذب مشتریان بیشتر صرف نظر کنند. مثلا با دادن تخفیف های زیاد یا اجرای کمپین های تبلیغاتی گسترده و یا حتی افزودن ویژگی های بیشتر به محصولات بدون آنکه تفاوتی در قیمت آن ایجاد کنند، در واقع حاشیه ی سود خود را کمتر میکنند.
اما چه چیزهایی ممکن است تازه واردان را برای ورود به صنعت با چالش هایی مواجه کند؟پورتر در پاسخ به این سوال، اصطلاح دیوارهای ورود(Barriers to Entry) را مطرح میکند.
این دیوار ها در واقع معیاری هستند که نشان میدهد ورود به صنعت برای تازه واردان تا چه حد دشوار است.هر چه صنعتی دیوارهای بلندتری(موانع دشوارتری)داشته باشد؛تسلط فعالان فعلی آن بر بازارشان بیشتر و در نتیجه حاشیه ی سود آنها نیز بالاتر خواهد بود.در حالیکه کوتاه بودن دیوارهای هر صنعت باعث میشود افراد و مجموعه های بسیاری با مشاهده ی سود موجود در آن،به آن صنعت ورود کرده و در نهایت با تعدیل حاشیه ی سود در آن حوزه،جذابیت ویژه ی آن از بین برود.

ارتفاع دیوار ورود به عوامل گوناگونی بستگی دارد که به چند مورد آن اشاره میکنیم:

سرمایه ی اولیه ی مورد نیاز برای ورود به آن صنعت

اصولا راه اندازی هر کسب و کاری نیازمند حداقلی از سرمایه ی اولیه می باشد اما مقدار آن در صنایع گوناگون متفاوت است.مثلا سرمایه ی مورد نیاز برای راه اندازی یک سوپرمارکت کمتر از راه اندازی یک کارخانه ی لبنیات است. هرچه سرمایه ی مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار در یک صنعت کمتر باشد،دیوار ورود آن کوتاه تر است.

میزان اهمیت مقیاس(اندازه ی اولیه ی کسب و کار)در صنعت

در برخی صنایع میتوانیم کسب و کار را در مقیاسی کوچک راه اندازی و سپس در صورت لزوم آن را در ادامه توسعه دهیم اما در برخی دیگر اگر از ابتدا با مقیاسی بزرگ شروع به کار نکنید،قیمت تمام شده ی مناسبی نخواهید داشت و در نتیجه احتمالا در مقایسه با دیگر رقبای خود کنار گذاشته میشوید. مثلا برای ورود به صنعت هواپیماسازی،ظرفیت تولید یک یا دو فروند در سال کافی نیست و لازم است شما توانایی و منابع لازم برای فعالیت در مقیاس بالا را داشته باشید.

زمان لازم برای یادگیری و کسب تجربه ی مورد نیاز

در هر صنعتی مفهومی تحت عنوان منحنی یادگیری (learning curve) وجود دارد که سریع بودن آن به این معناست که هر کسب و کار تازه واردی میتواند طی مدت کوتاهی تجربه ی لازم برای فعالیت در آن صنعت را کسب کند.

دسترس انحصاری به منابع خاص و قوانین و محدودیت های دولتی

ممکن است بعضی صنایع نیاز به دسترسی به منابع خاصی داشته باشند که در انحصار افراد خاصی می باشد.مثلا شرکت های نفتی از این دسته هستند و دیوارهای بسیار بلندی در برابر تازه واردان دارند. همچنین دولت میتواند با اعلام نیاز به اخذ مجوزهای خاصی برای فعالیت در یک صنعت،دیوارهای ورود به آن را بلند تر کند و یا با اعطای وام و تسهیلات به فعالان صنعتی دیگر،باعث کوتاه شدن دیوار های آن شود.

۳/۷

تهدید ورود رقبای جدید(تازه وارد ها)

اصولا هر صنعتی که ورود به آن برای تازه واردان، ساده و هموار باشد به تدریج با چالش کاهش حاشیه ی سود مواجه خواهد شد. چرا که با افزایش رقبا و جدی تر شدن رقابت میان فعالان،شرکت ها مجبورند از بخشی از حاشیه ی سود خود برای جذب مشتریان بیشتر صرف نظر کنند. مثلا با دادن تخفیف های زیاد یا اجرای کمپین های تبلیغاتی گسترده و یا حتی افزودن ویژگی های بیشتر به محصولات بدون آنکه تفاوتی در قیمت آن ایجاد کنند، در واقع حاشیه ی سود خود را کمتر میکنند.
اما چه چیزهایی ممکن است تازه واردان را برای ورود به صنعت با چالش هایی مواجه کند؟پورتر در پاسخ به این سوال، اصطلاح دیوارهای ورود(Barriers to Entry) را مطرح میکند.
این دیوار ها در واقع معیاری هستند که نشان میدهد ورود به صنعت برای تازه واردان تا چه حد دشوار است.هر چه صنعتی دیوارهای بلندتری(موانع دشوارتری)داشته باشد؛تسلط فعالان فعلی آن بر بازارشان بیشتر و در نتیجه حاشیه ی سود آنها نیز بالاتر خواهد بود.در حالیکه کوتاه بودن دیوارهای هر صنعت باعث میشود افراد و مجموعه های بسیاری با مشاهده ی سود موجود در آن،به آن صنعت ورود کرده و در نهایت با تعدیل حاشیه ی سود در آن حوزه،جذابیت ویژه ی آن از بین برود.

ارتفاع دیوار ورود به عوامل گوناگونی بستگی دارد که به چند مورد آن اشاره میکنیم:

سرمایه ی اولیه ی مورد نیاز برای ورود به آن صنعت

اصولا راه اندازی هر کسب و کاری نیازمند حداقلی از سرمایه ی اولیه می باشد اما مقدار آن در صنایع گوناگون متفاوت است.مثلا سرمایه ی مورد نیاز برای راه اندازی یک سوپرمارکت کمتر از راه اندازی یک کارخانه ی لبنیات است. هرچه سرمایه ی مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار در یک صنعت کمتر باشد،دیوار ورود آن کوتاه تر است.

میزان اهمیت مقیاس(اندازه ی اولیه ی کسب و کار)در صنعت

در برخی صنایع میتوانیم کسب و کار را در مقیاسی کوچک راه اندازی و سپس در صورت لزوم آن را در ادامه توسعه دهیم اما در برخی دیگر اگر از ابتدا با مقیاسی بزرگ شروع به کار نکنید،قیمت تمام شده ی مناسبی نخواهید داشت و در نتیجه احتمالا در مقایسه با دیگر رقبای خود کنار گذاشته میشوید. مثلا برای ورود به صنعت هواپیماسازی،ظرفیت تولید یک یا دو فروند در سال کافی نیست و لازم است شما توانایی و منابع لازم برای فعالیت در مقیاس بالا را داشته باشید.

زمان لازم برای یادگیری و کسب تجربه ی مورد نیاز

در هر صنعتی مفهومی تحت عنوان منحنی یادگیری (learning curve) وجود دارد که سریع بودن آن به این معناست که هر کسب و کار تازه واردی میتواند طی مدت کوتاهی تجربه ی لازم برای فعالیت در آن صنعت را کسب کند.

دسترس انحصاری به منابع خاص و قوانین و محدودیت های دولتی

ممکن است بعضی صنایع نیاز به دسترسی به منابع خاصی داشته باشند که در انحصار افراد خاصی می باشد.مثلا شرکت های نفتی از این دسته هستند و دیوارهای بسیار بلندی در برابر تازه واردان دارند. همچنین دولت میتواند با اعلام نیاز به اخذ مجوزهای خاصی برای فعالیت در یک صنعت،دیوارهای ورود به آن را بلند تر کند و یا با اعطای وام و تسهیلات به فعالان صنعتی دیگر،باعث کوتاه شدن دیوار های آن شود.

اسکرول به بالا